ایران قدیم ،ایران باستان ،فرهنگ ایران،تاریخ ایران و جهان،فرهنگ ایرانی،فرهنگ غربی
شعر سلام اي بي وفا،اي بي ترحم از مریم حیدرزاده
شعر سلام اي بي وفا سلام اي بي وفا،اي بي ترحم سلام اي خنجرحرفاي مردم سلام اي آشنابا رنگ خونم سلام اي دشمن زيباي جونم بازم نامه ميدم با سطر قرمز آخه اين بارشده من با تو هرگز نمي خوام حالتو حتي بدونم تعجب مي كني آره همونم هموني كه زموني قلبشو باخت همون […]
سروده های زنده یاد قیصر امین پور
سروده های زنده یاد قیصر امین پور شعر خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر از سروده های زنده یاد قیصر امین پور خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر این هبوط بی دلیل ، این سقوط ناگزیر آسمان بی هدف ، بادهای بی طرف ابرهای سر به […]
اشعار زیبای نوروز از حافظ
اشعار زیبای نوروز از حافظ نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی وعظت آن گاه کند سود که […]
اشعار زیبای عید نوروز
اشعار زیبای عید نوروز ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید تو را مهمان ناخوانده به […]
فروغ فرخزاد و چند بیت شعر
فروغ فرخزاد و چند بیت شعر چرا توقف کنم،چرا؟ پرنده ها به ستوي جانب آبي رفته اند افق عمودي است افق عمودي است و حرکت : فواره وار و در حدود بينش سياره هاي نوراني ميچرخند زمين در ارتفاع به تکرار ميرسد و چاههاي هوايي به نقب هاي رابطه تبديل ميشوند و روز وسعتي است […]
شعر قلب مادر از ایرج میرزا
شعر قلب مادر از ایرج میرزا داد معشوقه به عاشق پیغام که کُند مادرِ تو با من جنگ هر کُجا بیندم از دور کُند چهره پر چین و جبین پُر آژنگ با نگاهِ غضب آلود زند بر دلِ نازکِ من تیرِ خدنگ مادرِ سنگدلت تا زندهست شهد در کامِ من و توست […]
شعر های زیبای فرخي سيستاني
فرخي سيستاني شعر های زیبای فرخي سيستاني چو راي عاشقان گردان چو طبع بيدلان شيدا برآمد پيلگون ابري ز روي نيلگون دريا چو گردان گردباد تندگردي تيره اندروا چو گردان گشته سيلابي ميان آب آسوده چو پيلان پراکنده ميان آبگون صحرا بباريد و ز هم بگسست و گردان گشت بر گردون تو گفتي موي سنجابست […]
گلایه دکتر شریعتی از خدا
دکتر شریعتی گلایه دکتر شریعتی از خدا خدایا کفر نمیگویم، پریشانم، چه میخواهی تو از جانم؟! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. خداوندا! اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی لباس فقر پوشی غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیاندازی و شب آهسته و خسته تهی دست و […]
شعر آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید از نیما یوشیج
نیما یوشیج شعر آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید از نیما یوشیج آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یکنفردر آب دارد می سپارد جان. یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید. آن زمان که مست […]
نامه احمد شاملو به همسرش آیدا
احمد شاملو نامه احمد شاملو به همسرش آیدا آیدا نازین خوب خودم. ساعت چهار یا چهارو نیم است . هوا دارد شیری رنگ می شود. خوابم گرفته است اما به علت گرفتاریهای فوق العاده ای که دارم نمی توانم بخوابم. باید (کار) کنم. کاری که متاسفانه برای خوش بختی من و تو نیست: برای رسالت […]